آثار رابطه با جنس مخالف
ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:
1. از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها: اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یک هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی که بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، علاقه ی شهوانی به همجنس، خودارضایی، اعتیاد به عکس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یکدیگر پسندیده می نماید، حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!
با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.
2. کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب: برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهکار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودکشی و جنایت های ناشی از ناکامی های جنسی می باشند.
روشن است که گسترش محرّک های جنسی انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می کشاند و هرگونه شکست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید. این نوع رابطه هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. هیچ نوجوان پسری از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه کردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود. تقاضای نامحدود، خواه و ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. البته همه این ها در صورتی است که تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد.
کسی که تقوا دارد و حریم الهی را نگه می دارد خداوند او را برای نجات از گرداب های اخلاقی یاری می دهد.
3. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می کنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شک و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد کشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.
4. آلوده شدن به معصیت: قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام)از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتکبان چنین اعمالی داده است.
قرآن کریم می فرماید: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی.... وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ.... زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...) (نور: 30 و 31); به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزه تر است... و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند جز بر شوهرانشان... .
این آیه، به صراحت دستور داده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟
نوشته شده توسط : علی انصاری
به نام خدا
با سلام
یکی از حکمای بزرگ به دیدن یکی از دوستان خود رفت آن شخص پسر کوچکی داشت که با وجود کوچکی سن ، خیلی هوشیار بود . حکیم به آن طفل گفت : " اگر به من بگویی خدا کجاست ، یک عدد پرتقال به تو خواهم داد ."
پسر با کمال ادب جواب داد : " من به شما دو دانه پرتقال میدهم اگر به من بگویید خدا کجا نیست ."
نکته : گرایش به خدا در نهاد همه انسانها به ودیعه گذاشته شده است این فطرت پاک و الهی باید دور از محیط های آلوده حفظ شود ، و گرنه در محیط آلوده ، فطرت نیز از مسیر الهی خود منحرف خواهد شد .
یا حق
نوشته شده توسط : علی انصاری
با یه دوستی، مدتی همنشین بودم ...
اخلاق ها و رفتاهای قشنگی داشت اما یک مورد از اونها رو ذکر می کنم که برای من خیلی جذاب بود و هنگامی که می دیدم، بسیار متحیر می شدم، البته تحیر من اینگونه نبود که راز و رمز آن را نمی دانستم ...
این دوست خوب و مفیدِ حال، هر وقت از خواب بیدار می شد یک خصوصیت قشنگی داشت ...
یه روز کنارش نشسته بودم به دلیلی باید بیدارش می کردم ... من هم خیلی آهسته این کارو انجام دادم ولی اون بنده خدا ترسید و با هیجان از خواب پرید ... خدای من
تا از خواب پرید به در ثانیه ای گفت ... (با یک هیجان غیر قابل توصیف در متن) بسم الله الرحمن الرحیم
خدای من، من چقدر خندیم اون موقع ...
الان همون دوست و رفتارهایش باعث شده هروقت از خواب بیدار می شوم بگویم بسم الله الرحمن الرحمیم ... اللهم صل علی محمد و آل محمد ...
و اکثرا او را یاد می کنم که باعث خیر و نزدیکی بیشتر من گردید ...
این را می گویند دوست ...
کمال همنشین در من اثر کرد ---------- وگرنه من همان خاکم که هستم
نکته:
خیلی ها می گویند که حال کووووووو تا ما برسیم به خوبان درگاه خدا، می دونید چقدر سخته ...
بله من هم می گم سخته، هیچ کاری آسون نیست ... کنار گذاشتن عادات منفی و یا نداشتن اعمال مثبت به سادگی بدست نمی آید و باید بسیار تلاش نمود
مهم نیست که یکی در میان انجام دهید
مهم نیست که یادتان برود
مهم این است که تکرار و تکرار و تکرار
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
لب تو دم به دم از ذکر علی زمزمه داشت ------------- واژه ها شاهد مظلومی همسر تو اند
مادر پهلو شکسته ام سلام نمیدانم با تو چه بگویم بعد از گذشت قرنهاحرفهایی به اندازه گذشت قرنها حرفهایی به اندازه چهارده قرن در گلویم مانده است و فقط میتوانم با شکستن بغضم و جاری کردن اشکم با تو حرف بزنم مادرمظلو مه ام هنوزهم ظلم وستم بر تو جاریست بر تو و پیروان تو اگر دیروزبر در خانه ات آتش کشیدن امروز آتش بغض و کینه ایست که بر دل نا کسان نسبت به توو فرزندانت افروخته شده است اگر دیروزامامت،رهبرتو همسرت علی را دست بسته بردند در مقابل دیدگان تو و فرزندانت امروزدست های نازنین فرزندت مهدی را بسته اند. آه
آه نمیدانم مادر چرا وقتی از مهدی سخن میگویم اندوه عجیبی وجودم را فرا میگیرد
ای یاس نازنین، ای کاش ذره ای از ولایت مداری خودت را در وجودمان بپرورانی. مادرم میدانم که تو یک پیرو،یک شیعه ی واقعی برای امامت بودی که حتی در سخت ترین لحظه ها او را تنها نگذاشتی .مادر مهربانم،برایمان دعا کن تا بتوانیم یک شیعه ویک سرباز واقعی برای امام مان برای مولایمان مهدی باشیم دعا کن که سخت به دعایت نیازمندیم
نامه ای از جانب یکی از فرزندانت پس از 14 قرن
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ