سؤال: محضر استاد محترم جناب آقای طاهرزاده:
http://lobolmizan.ir/
پس از سلام: با توجه به اینکه جنابعالی در رابطه با فرهنگ مهدویت آثار دقیقی ارائه فرمودهاید و میتوان گفت کتابهای «مبانی معرفتی مهدویت» و «جایگاه و مقام واسطه فیض»شما از جمله کتب دقیقی در این رابطه است، بفرمایید مبنای علمی و روایی موضوعاتی که جناب آقای احمدینژاد در رابطه با حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» مطرح میکنند، چگونه است و چه اشکالاتی میتوان به آن وارد کرد؟
جواب: علیکالسلام؛ حقیقتاً هراندازه بنده در سخنان جناب آقای دکتراحمدینژاد دقت کردم، نهتنها چیزی خلاف مبانی اعتقاد به مهدویت ندیدم، بلکه از دقت و ظرافتبینی ایشان در این امر خدا را شاکر شدم که چگونه مسؤل اجرایی کشور اینچنین دقیق متوجه حضور و مدیریت فعال معنویِ وجود مقدس حضرت صاحبالامر«عجلاللهتعالیفرجه» شدهاند و میفهمند در عینی که نباید از مسئولیت شانه خالی کنند، نقش امام در زمان غیبت یعنی چه.
آنچه موجب تأسف است منحرفکردن سخن ایشان به مسیری است که بتوانند به آن سخن و آن اعتقاد حمله کنند و آن را زیر سؤال برند. آری هرکس در کنار جا نماز خود جانمازی برای حضرت صاحبالامر«عجلاللهتعالیفرجه» پهن کند و یا به امام جماعت نامرئی به بهانة آنکه امام جماعت حضرت صاحبالامر«عجلاللهتعالیفرجه» هستند، اقتدا کند، بهکلی از موضوع فرهنگ مهدویت فاصله گرفته است. ولی نوع سخنان جناب آقای احمدینژاد آنچنان عالمانه است که مسلم از آن فکر هرگز چنین اعمالی صادر نمیشود و معلوم است جریان فکریِ دیگری این حرفها را ساخته که اولاً: حدّ برداشت او از مهدویت همین اندازه است و حضور مقدس حضرت را در همین حدّ میداند. ثانیا: با این حرفها و تکرار آنها در جامعه آنچنان موضوع را منفی جلوه میدهد که برای مدتها هرکس خواست فرهنگ مهدویت را مطرح کند متهم به آن حرکات شود، و ذهن و روان جامعه از این اندیشة بزرگ که عامل منطقیِ امیدواری به آینده است منصرف شود.
دقت در شایعات نشان میدهد افرادی که در کنار سخنان آقای دکتراحمدینژاد آن شایعات را میسازند پروژهای را دنبال میکنند تا اولاً: شخصیت علمی و عمیق آقای احمدینژاد ظاهر نگردد و ایشان به عنوان یک مسلمان سطحی و سنتی مطرح شود. ثانیاً: از آن مهمتر به اندیشة مهدویت که بزرگترین راهکار برای گذار از وضع« موجود» به وضع «موعود» است زیر سؤال برود. زیرا فرهنگ غرب اصرار دارد تا این موضوع را القاء کند که تاریخ سیری داشته که به فرهنگ غرب ختم شده و آن فرهنگ نهایت تاریخ است.[1] و لذا نسبت به طرح موضوع مهدویت سخت حساس است. و از طرفی اگر شیعه از چنین سرمایة بزرگی غفلت کند تمام شور و حیات خود را نسبت به آینده از دست میدهد و عملاً ظلمات آخرالزمانیِ فرهنگ مدرنیته را میپذیرد و افق تحقق تمدن اسلامی که در آن تمدن زمین با اتصال به آسمان معنویت به تعادل میرسد، تیره و تار گردد.
بنده معتقدم حال که فرصتی از طرف آقای رئیس جمهور ایجاد شده تا ما بتوانیم ساختار تمدن آیندة خود را درست طرح کنیم، اندیشمندان کشور فرصت را از دست ندهند و از این توجه عمومی نهایت استفاده را بکنند و اگر در چنین شرایطی سکوت نمایند دشمن ما به بهانة کوبیدن جناب آقای رئیس جمهور اصل اندیشة مهدویت را زیر سؤال خواهد برد و لذا نمیتوان موضوع را دعوی سیاسی تلقی کرد و ناظر قضیه بود، بلکه باید خارج از هر خط و سلیقهای در شرایط پیشآمده به صحنه آمد و جهت تاریخی خود را هرچه بیشتر رونق بخشید و چشم نسلی را که میرود تا در ظلمات دوران هضم شود، به تاریخ نورانیِ آیندة جهان انداخت و امید رفته را به او برگرداند و قدمی مهم به سوی حیات معنوی و حضوری خود در تاریخ به جلو گذاشت.
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ