سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیراهن حسین بر سینه

جمعه 87 تیر 28 ساعت 8:1 عصر

زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد                  این کار را برای رضای خدا نکرد

این کربلا چه بود که جز این مسافرت                او را زجان عزیزتر خود جدا نکرد

گیسوی  آیه های نجیبی که می وزید              با معجز شکسته ی زینب (ع)چه ها نکرد

آری غذا نداشت ولی در تمام راه                      یکبار هم نماز شبی را قضا نکرد

بیگانه بر غریبی زینب (ع) سلام کرد                 کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد

 

قحطی  مدینه عبدالله بن جعفر  را مجبور به رفتن به شام جهت نمود  او کشاورزی می کند . ولی زینب ...!!!! هر روز او گریه و داغ دل است . بیماری او شدت یافته  تا اینکه نیمه ظهر به همسر خود عبدالله می گوید ؛" بستر مرا  در حیاط زیر آفتاب قرار بده !" عبدالله می گوید :" همین کار را کردم متوجه شدم چیزی را روی سینه خود قرار داده و مدام زیر لب  حرف می زند ، به او نزدیک شدم ، دیدم پیراهنی که یادگار از کربلاست ، یعنی پیراهن حسین (ع)  را که خونین و پاره است ، به روی سینه نهاده و مدام می گوید :" حسین .... حسین ... حسین ......" لحظاتی بعد او وارد حریم اهل بیت نبوت گشت و کارنامه عمرش به خیر و سعادت ختم گردید

(عقیله بنی هاشم ص 57 و 58)

 

خدا توفیق ره روی از اهل بیت عصمت و طهارت رو به ما عطا فرما


نوشته شده توسط : علی انصاری

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زلال که باشی آسمان در تو پیداست ...
سایتهای اینترنتی همسریابی
فتأمل . . .
آیت الله محمدتقی بهجت از زبان آیت الله محمود امجد
iran win via atoms
محدثین در کنار هم . . .
سگ شایسته ی اهانت نیست !
قصاب عاشق و دختر عاشق تر . . .
پیام های بدون فکر ...
اغننا . . .
آرامش ذهنی
لیوان مشکلات . . .
هم راهی برای هم سازی 1 . . .
اینجا محرم است . . .
پیام رهبری . . . جنایت هولناک رژیم صهیونیستی در غزه و قتلعام صد
[همه عناوین(44)]


سفارش تبلیغ
صبا ویژن